به گزارش روابط عمومی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، علیرضا مختارپور، دبیر کل نهاد، به مناسبت یازدهمین سالروز تأسیس نهاد کتابخانه های عمومی کشور به دیدار و گفتگو با علما مراجع عظام تقلید شهر مقدس قم پرداخت و در راستای بهبود وضعیت کتابخوانی جامعه ایرانی، پذیرای شنیدن رهنمودهای ایشان شد.
دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور، در دیدار با آیت الله العظمی نوری همدانی، ضمن ارائه گزارشی از کتابخانه های عمومی کشور، به فاصله بین وضعیت مطلوب و موجود کتابخوانی در کشور اشاره کرد.
آیت الله العظمی نوری همدانی، پیرامون ضرورت توجه به امر مطالعه اظهار داشت: زندگی انسان، ابعاد متعددی دارد و فرهنگ بُعد مهمی از زندگی هر انسان است. پیغمبران الهی نیز ابتدا در فرهنگ مردم تحول ایجاد کردند، سپس بر همان اساس تبلیغ نمودند. بنابراین شغل کتابداری، از این جهت که با فرهنگ و روح و روان مردم در ارتباط است، شغلی بسیار مهم است.
وی با تأکید بر اهمیت مسأله فرهنگ سازی بیان کرد: بنده دو سال نماینده امام (ره) در اروپا بودم. آنجا اندیشه مطالعه به قدری زنده است که افراد از تمام فرصت هایشان استفاده کرده و حتی در وسائل حمل و نقل عمومی نیز کتاب همراه خود دارند. یعنی اجازه نمی دهند که وقتشان هدر رود. اما ما با کتاب بیگانه هستیم و آنچنان که باید به آن اهمیت نمی دهیم.
ایشان تصریح کرد: باید ببینیم ریشه و اساس این مطلب که کتابخوانی در مملکت ما کمرنگ شده، چیست. چراکه برای ایجاد تحول، باید از ریشه شروع کرد. مردم به خاطر انگیزه ای سراغ کتاب می روند. بنابراین فهم اینکه مردم خواستار مطالعه چه نوع کتبی هستند، حائز اهمیت است.
وی همچنین قالب و شکل چاپ کتاب را از دیگر عوامل مؤثر بر رجوع به آن دانست و گفت: گاهی آثار به لحاظ قالب بندی از سطح مطلوبی برخوردار نیستند.
نهاد کتابخانه های عمومی کشور به مناسبت یازدهمین سالروز تاسیس این نهاد، نماهنگی با موضوع دغدغه ی مقام معظم رهبری در مورد کتاب و کتابخوانی است، منتشر کرد. فراز نخست سخنان مقام معظم رهبری در این نماهنگ مربوط به سخنرانی در آخرین روزهای تبعید ایشان در جیرفت ( شهریور 1357) می باشد که برای اولین بار از سوی نهاد کتابخانه های عمومی منتشر می شود.
بیست و سوم آذر 56 بود که زنگ در خانه آقای خامنه ای به صدا درآمد؛ زنگ که نه، با کوبش در از خواب پرید. بیش از یک ساعت به اذان صبح مانده بود. مثل همیشه که خودش برای بازکردن در می رفت و نمی پرسید کیست، از اتاق خارج شد. همه خواب بودند. در را که باز کرد، افراد مسلحی دید که برخی هفت تیر و بعضی مسلسل در دست داشتند. یک آن از ذهنش گذشت که برای ترور او آمده اند.
"آقای بهشتی به من هشدار داده بود که کمونیست ها قصد دارند مسلمانان فعال را تصفیه کنند و از من خواسته بود که احتیاط کنم...
فورا در را بست. نگذاشتند. ترس از مرگ، نیرویی بدو بخشید که توانست بر آن فشار غلبه کند. در بسته شد. شاید از جای دیگری وارد شوند؟ در همین فکر بود که یکی از آن افراد مسلح فریاد زد: به نام قانون در را باز کن. این را که شنید، فهمید عوامل ساواک هستند و خطری که در پی او آمده، حداقل به قیمت جانش تمام نخواهد شد...
"به طرف در رفته، آن را باز کردم. شش نفر به درون خانه یورش آوردند و در شدت قساوت و خشونت بین در خانه و در اندرونی مرا به باد کتک گرفتند...'
سطور بالا گوشه ای از ماجرای آخرین دستگیری رهبر معظم انقلاب است که آغازی بر تبعید ایشان به ایرانشهر و پس از آن به جیرفت می باشد. سیره عملی و رفتاری رهبر انقلاب در دوران تبعید نشان می دهد که از همان دوران علاوه بر مبارزات سیاسی، نگرانی های فرهنگی ایشان خاصه در حوزه کتاب و کتابخوانی از جمله دغدغه های جدی معظم له بوده است. چه آنکه در آخرین شب تبعید و حضور در جیرفت، طی سخنانی با مردم این شهر، گوشه ای از دغدغه های خود را مطرح می کنند.
یکی از محورهای سخنرانی رهبر انقلاب در آخرین روز شهریور 57 در میان اهالی جیرفت، در زمینه دایر کردن کتابخانه و اهتمام به کتابخوانی است. دغدغه ای فرهنگی که در تمام سال های بعد نیز پر بسامد ترین نگرانی ایشان در حوزه فرهنگ بوده است؛ چه آنکه ایشان در دیدار با کتابداران و مسئولان نهاد کتابخانه های عمومی کشور در تیر ماه 1390 با این بیان که "خواهش می کنم که به مسئله کتاب به شکل جدی تری نگاه بشود" از مسئولین و متولیان این حوزه می خواهند که "کاری کنیم که کتابخوانی بشود یک امر رایج و کتاب نیفتد از دست جوان ما"
اینک پس از گذشت 36 سال از آن سخنرانی پرشور مقام معظم رهبری در ایام تبعید و در میان مردم جیرفت، بخشی از صوت و متن این سخنرانی توسط نهاد کتایخانه های عمومی کشور و در یازدهمین سالروز تاسیس این نهاد رونمایی شد.
گوشه ای از متن این سخنرانی به شرح زیر است:
"کتابخانه را دایر کنید. به کتابخانه مراجعه کنید. از کتابخانه کتاب بگیرید. مطالب کتابهایی که میخوانید خلاصه برداری کنید.
یک کتاب را یکبار بخوانید. بار دوم به قصد خلاصه گویی و مضمون کتاب را خلاصه کنید.
جامعه امروز ما در یک نقطه بسیار حساس قرار دارد. بدون تردید ما از لحاظ زندگی سیاسی بر سر یک پیچ بسیار مهمی قرار داریم. '
آگاهی، هوشیاری، شعور و درک سیاسی برای همه افراد این مملکت لازم است مخصوصا برای جوانان.
31خرداد سالروز شهادت دكتر مصطفي چمران اسوه مقاومت و پايداري را گرامي و به همه ملت شهید پرور
تسلیت عرض می نماییم.
قبل از شهادت این چنین می گوید...
بسم الله الرحمن الرحیم
من اعتقاد دارم که خدای بزرگ انسان را به اندازه درد و رنجی که در راه خدا تحمل کرده است پاداش می دهد، و ارزش هر انسانی به اندازه درد و رنجی است که در این راه تحمل کرده است، و می بینیم که مردان خدا بیش از هر کس در زندگی خود گرفتار بلا و رنج و درد شده اند، علی بزرگ را بنگرید که خدای درد است که گویی بند بند وجودش با درد و رنج جوش خورده است. حسین را نظاره کنید که در دریایی از درد و شکنجه فرو رفت که نظیر آن در عالم دیده نشده است ، و زینب کبری را ببینید که با درد و رنج انس گرفته است .
درد دل آدمی را بیدار می کند ، روح را صفا می دهد ، غرور و خود خواهی را نابود می کند. نخوت و فراموشی را از بین می برد ، انسان را متوجه وجود خود می کند .
انسان گاهگاهی خود را فراموش می کند ، فراموش می کند که بدن دارد، بدنی ضعیف و ناتوان که، در مقابل عالم و زمان کوچک و ناچیز و آسیب پذیر است ، فراموش می کند که همیشگی نیست، و چند صباحی بیشتر نمی پاید، فراموش می کند که جسم مادی او نمی تواند با روح او هم پرواز شود، لذا این انسان احساس ابدیت و مطلقیت و غرور و قدرت می کند، سرمست پیروزی و اوج آمال و آرزوهای دور و دراز خود ، بی خبر از حقیقت تلخ و واقعیتهای عینی وجود ، به پیش می تازد و از هیچ ظلم وستم رو گردان نمی شود. اما درد آدمی را به خود می آورد ، حقیقت وجود او را به آدمی می فهماند و ضعف و زوال و ذلت خود را درک می کند و دست از غرور کبریایی برمی دارد ، و معنی خودخواهی و مصلحت طلبی و غرور را می فهمد و آن را توجه نمی کند .
خدایا تو را شکر می کنم که با فقر آشنایم کردی تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار درونی نیازمندان را درک کنم .
خدایا پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز تا فریب زرق وبرق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند .
خدایا من کوچکم ، ضعیفم ، ناچیزم ، پر کاهی در مقابل طوفانها هستم . به من دیده عبرت بین ده تا ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال ترا براستی بفهمم و بدرستی تسبیح کنم .
خدایا! وجودم اشک شده ، همه وجودم از اشک می جوشد ، می لرزد ، می سوزد و خاکستر می شود. اشک شده ام و دیگر هیچ ، به من اجازه بده تا در جوارت قربانی شوم و بر خاک ریخته شوم واز وجود اشکم غنچه ای بشکفد که نسیم عشق و عرفان وفداکاری از آن سرچشمه بگیرد .
کتاب های چون "خدا بود و دیگر هیچ"،"مرگ ازمن فرار می کند"،همیشه مسافر:روایت داستانی از زندگی شهید چمران"،"یادگاران:کتاب چمران"،"پاوه سرخ(زندگینامه شهید چمران)" را جهت آشنایی بیشتر با زندگی و سلوک شهید دکتر چمران را از کتابخانه عطاملک جوینی یه امانت بگیرید!!!
اي علي! هميشه فکر ميکردم که تو بر مرگ من مرثيه خواهي گفت و چقدر متأثرم که اکنون من بر تو مرثيه ميخوانم! اي علي! من آمدهام كه بر حال زار خود گريه كنم، زيرا تو بزرگتر از آني كه به گريه و لابه ما احتياج داشته باشي!
اي علي! تو مرا به خويشتن آشنا کردي. من از خود بيگانه بودم. همه ابعاد روحي و معنوي خود را نميدانستم. تو دريچهاي به سوي من باز کردي و مرا به ديدار اين بوستان شورانگيز بردي و زشتيها و زيباييهاي آن را به من نشان دادي.
تو اي شمع زيباي من! چه خوب سوختي و چه زيبا نور تاباندي، و چه باشکوه، هستي خود را در قربانگاه عشق، فداي حق کردي . من هيچگاه از سوزش قلب تو و کوه اندوه تو و هاله حزني که بر وجودت سايه افکنده بود، احساس نگراني نميکردم؛ زيرا ميدانستم که تو شمعي و بايد بسوزي تا نور بدهي. سوختن، حيات است و آرامش، مرگ تو؛ و حرام است که شمع مقدّس وجود تو، قبل از آنکه سر تا به پا بسوزد، خاموش و تاريک گردد .
اي علي! به جسد بيجان تو مينگرم که از هر جانداري زندهتر است؛ يک دنيا غم، يک دنيا درد، يک کوير تنهايي، يک تاريخ ظلم وستم، يک آسمان عشق، يک خورشيد نور و شور و هيجان، از ازليّت تا به ابديت در اين جسد بيجان نهفته است تو اي علي! حيات جاويد يافتهاي و ما مردگان متحرک آمدهايم تا از فيض وجود تو، حيات يابيم قسم به غم، که تا روزگاري که درياي غم بر دلم موج ميزند، اي علي، تو در قلب من زنده و جاويدي ... .
قسم به شهادت، که تا وقتي که فداييان از جان گذشته، حيات و هستي خود را در قربانگاه عشق فدا ميکنند، تو بر شهادت پاک آنها شاهدي و شهيدي ! و تو اي خداي بزرگ! علي را به ما هديه کردي تا راه و رسم عشقبازي و فداکاري را به ما بياموزاند؛ چون «شمع» بسوزد و راه ما را روشن کند و مابه عنوان بهترين و ارزندهترين هديه خود، او را به تو تقديم ميکنيم، تا در ملکوت اعلاي تو بياسايد و زندگي جاويد خود را آغاز کند...
*********قسمتي از مناجات دكتر چمران بر پيكر دكتر علي شريعتي*********
29خرداد سالروز درگذشت استاد دکتر علی شریعتی را به همه مردم بویژه علاقه مندان ودوستداران آن مرحوم تسلیت عرض می نمایم
مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خود محورند، ولی آنان را ببخش .
اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش .
اگر موفق باشی دوستان دروغین ودشمنان حقیقی خواهی یافت، ولی موفق باش.
اگر شریف ودرستکار باشی فریبت می دهند، ولی شریف و درستکار باش .
آنچه را در طول سالیان سال بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند، ولی سازنده باش .
اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند، ولی شادمان باش .
نیکی های درونت را فراموش می کنند،ولی نیکوکار باش .
بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد،
ودر نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان "تو و خداوند” است نه میان تو و مردم .
مجموعه آثار دکتر علی شریعتی را از کتابخانه عطاملک جوینی امانت بگیرید!!!
یکی از شاخصه های ارزیابی رشد، توسعه و پیشرفت فرهنگی هر کشوری در عصر حاضر میزان مطالعه و کتاب خوانی مردم آن مرز و بوم است و کشور تاریخی ما ایران اسلامی نیز از قدیم الایام تاکنون با داشتن تمدنی چندهزارساله و مراکز متعدد علمی، فرهنگی و کتابخانه های معتبر و علما و دانشمندان بزرگ با آثار ارزشمند تاریخی سرآمد دول و ملل دیگر بوده و در عرصه فرهنگ و تمدن جهانچه کسی است که در دنیا با دانشمندان فرزانه و نام آور ایرانی همچون ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، فارابی، خوارزمی و... و شاعران برجسته نظیر سعدی، حافظ، فردوسی، مولوی و... آشنا نباشد و در مقابل عظمت آنها سر تعظیم فرود نیاورد؟ آیا وجود این بزرگان، مایه فخر و مباهات هر ایرانی نیست؟!
عزیزان، تمامی این افتخارات ارزشمند، برگرفته از میزان عشق و علاقه فراوان ملت ما به فراگیری علم و دانش از طریق خواندن و مطالعه منابع و کتاب های گوناگون است. به شکرانه الهی تاریخ و گذشته ما همیشه منیر و پربار می باشد. ولی وضعیت حال ما در این زمینه، چه طور است و اکنون در چه جایگاهی قرار داریم؟
متأسفانه آمار و ارقام ارائه شده از سوی مجامع و سازمان های فرهنگی داخلی و خارجی مانند یونسکو در مورد سرانه مطالعه هر ایرانی، برایمان چندان امیدوارکننده نمی باشد و رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز از این وضعیت بارها اظهار گله و ناخشنودی نموده و از مسئولان و ارگان های مختلف خواسته اند که با برنامه ریزی های شایسته، موانع و مشکلات ترویج و گسترش فرهنگ مطالعه را حل و برطرف کنند تا توجه به کتاب و کتاب خوانی با وارد شدن به زندگی مردم به یک سیره و سنت رایج عمومی، همگانی و فراگیر تبدیل شود.
آنچه که در ذیل می آید گوشه ای از نقطه نظرات و تأکیدات فراوان مقام معظم رهبری در زمینه گسترش فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی در جامعه می باشد که امید است برای شیفتگان علم و خوانندگان این مقاله نافع و موثر افتد:
دخترم هر از گاهی افکار به هم ریخته ام، برای آینده ات که خود خواهی ساخت نگران می کند. این داستان را در ساختن آینده ات به خاطر بسپار.
گنجشکان کوچکی از دست اسارت شکارچی رها شدند و در سرزمین غریبه، نزدیکترین درخت را برای ساختن آینده ای جدید برگزیدند. ترسی که از روزگاران اسارت وجودشان را فراگرفته بود، آنها را از هر چیزی هراسان ساخته بود. شروع به ساختن لانه ای در بالاترین شاخه کردند. لانه را ساختند یک شب گذراندند. فردا به فکر افتاندند مبادا قرقی لانه شان را بیابد و شروع کردند به بالا بردن دیواره های آن. شب دیگر گذشت و فکر کردند صداهای اطراف که در جنگل هم کم نیست، شاید نشان از خطرات مختلف باشد و هربار با اندیشیدن به یک فکر تهدید کننده دیواره های لانه را بالا بردند و کار به جایی رسید که حتی صبح روزی که از خواب بلند شدند با دیدن اشعه های زیبای خورشید، هراسان شدند و از ترس این که مبادا تهدید باشد، سوراخهای ریز و درشت لانه را هم از داخل به هم دوختند. حالا لانه آنها قلعه نفوذ ناپذیر شده بود و خوشحال از این که نه جانوری، نه صدایی و نه نوری از بیرون تهدیدشان نمی کند. آنها یادشان رفته بود که شکار شدن و اسارت بخشی از زندگی است و درونشان سیاه شده بود و ترس از کنار آمدن با واقعیت پیرامون سبب شد که در فرار از تهدید دشمن، اکسیژن و غذا را هم که برای زندگی ضروری اند، رها کنند.
وصیت من این است که در ساختن آینده ات با پیرامونت هم بساز!
... چشمانم سبب شد که دیگر به خواندن موشکافانه آثار آلمانی در باب زبانشناسی نپردازم و از «کتاب» رهایی یابم، سال ها دیگر هیچ نخواندم و این بزرگترین نیکی در حق خودم بود! آن پست ترین خویشتن مدفون و خموش در زیر بار دائمی اجبار به شنیدن سخن دیگران (این که همان مطالعه است!) آرام، شرمگین و با تردید از خواب برخواست و سرانجام دوباره لب به سخن گشود! هیچ گاه چون آن بیمارترین و دردناک ترین دوره ی زندگی خویش نیکبخت نبوده ام. ...
منبع: نیچه، فردریش- این است انسان: چگونه آن می شویم که هستیم. ترجمه سعید فیروزآبادی. تهران: جامی، 1384. صفحه 85.
افکار و اندیشه های انسان به گونه ای است که ممکن است فقط خواندن یک کتاب پایه اندیشه ها و افکار انسان را بر مبنای جدید یا در مسیر خاصی قرار دهد و چه بسا ممکن است کتابی مسیر سرنوشت میلیون ها انسان را در راه مخصوصی بیندازد.
مُنْتِسکیو:
من هیچ غمی نداشتم که خواندن یک صفحه کتاب از بین نبرده باشد. کتاب، عمر دوباره است. در دنیا لذتی که با لذت مطالعه برابری کند، نیست.
کارلایل:
دانشگاه واقعی، جایی است که مجموعه ای از کتاب در آن جمع آوری شده باشد.
موریس مترلینگ:
آدم تنها در بهشت هم باشد، به او خوش نمی گذرد، ولی کسی که به کتاب یا تحقیق علاقه مند است، هنگامی که به مطالعه یا تفکر مشغول است، جهنم، به تنهایی برای او بهترین بهشت هاست.
آبراهام لینکلن:
بدون حکومت، می شود زندگی کرد، ولی بدون کتاب و مطبوعات نمی شود.
وُلتر:
برگ های کتاب به منزله بال هایی هستند که روح ما را به عالم نور و روشنایی پرواز می دهند.
ویکتور هوگو:
خوشبخت، کسی است که به یکی از این دو چیز دست رسی دارد، یا کتاب های خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند.
جرج جرواق:
200 بار نهج البلاغه را مطالعه کردم تا بتوانم درباره شخصیت امام علی علیه السلام بنویسم. اعراب آن روز، قدر علی بن ابی طالب علیه السلام را نشناختند و او را درک نکردند. علی بن ابی طالب علیه السلام متعلق به قرن بیستم است.
ابن ابی الحدید:
در عرض پنجاه سال عمر، هزار بار خطبه همّام را خوانده ام و هر بار اثر خاص بر من نهاده است. نمی دانم این اثر از شدت علاقه ای است که به گوینده آن دارم یا در تأثیر سخن است که بر من می نهد.
سهراب سپهری:
کتاب آسمانی ما (قرآن)، گذشته از جنبه الوهیت و تقدیس، از باارزش ترین شاهکارهای ادبی جهان است.
سقراط:
جامعه وقتی فرزانگی و سعادت می یابد که مطالعه، کار روزانه اش باشد.
بیهقی:
بهترین سخن گویان و یاران، کتاب است و آن گاه که دوستان تنهایت نهند، می توانی به آن سرگرم شوی. اگر او را هم راز خویش قرار دهی، سرّ تو را فاش نمی کند و با کتاب است که می توان به دانش و نیکی ها دست یافت.
محمدتقی شریعتی:
من ده ساعت مطالعه می کنم تا یک سخنرانی کنم و بعضی یک ساعت مطالعه می کنند و ده مجلس حرف می زنند.
مُنْتِسکیو:
کتاب را زیاد مطالعه کنید تا بفهمید که هیچ نمی دانید.
کتابخانه عمومی عطاملک جوینی در سال 1388 تاسیس شد واز تابستان سال 1391در ساختمان جدید به مساحت زمین950مترمربع و مخزن به مساحت208متر مربع به فعالیت خود ادامه داد.در حال حاضر زیر نظر اداره کل کتابخانه های عمومی استان خراسان رضوی مشغول به فعالیت می باشد.این کتابخانه دارای 14000نسخه کتاب و تعداد اعضا 1000نفر می باشد.
آدرس: شهرستان جوین -شهرنقاب- خ امام خمینی(ره)-خ شهیداوینی- کتابخانه عمومی عطاملک جوینی
شماره تلفن:05145223155
نمابر: 05145223155
کتابخانه شامل بخش های:مرجع-نشریات ادواری-کافی نت-بخش کودک و نوجوان و همچنین نرم افزار نمایه نشریات و بخش سمعی وبصری می باشد.